جوکهای خنده دار کوتاه بچه بودم شبا از مهمونی که برمیگشتیم رو صندلی عقب خودمو میزدم به خواب که بابام مثل فیلما بغلم کنه ببرتم بالا. بابامم در ماشینو میبست میرفت. تا ۶ صبح عر میزدم از سرما. صبح میخواست بره سر کار منو میدید تو ماشین میگفت عه یه …
توضیحات بیشتر »